آمپول و درد
عاغا ینی چی آخه!
ینی چی واقعا بچه هاتون رو از آمپول و دکتر میترسونین.
عاغا ینی چی چنین آسیب روحی ای ب بچه وارد میکنین!
این پدر مادرهای بی عرضه ای ک یاد ندارن بچه شون رو کنترل کنن و تنها سلاحشون میشه آمپول دکتر! آخه یاد نداری بچه تو جمع کنی بیخود میکنی از سلاح دیگه ای مایه میذاری و و باز هم نمیتونی بچه رو کنترل کنی..
طرف اومده برا ویزیت بچه 2 ساله ش... مامانش ک خودشو انداخته رو صندلی با اون هیکل بعد بچه بیچاره با اون پاهای کوچولو جلوش واستاده هی تکون میخوره. بعد مامانه میزنه پشت دست بچه ک تکون نخور وگرنه میگم دکتر آمپولت بزنه...
وای ک چقد دلم میخواس اون لحظه یه چشم غره برم ب مامانه و بهش بگم خودت شات آپ پلیز... اون طفلی کوچولو ب تو چکار داره.
باز اون یکی بچه ش از در اومد تو رف رو ترازو ترازو رو ترکوند باز برگشته میگه میگم دکتر آمپول بزنت ها...
ای آمپول و درد ، ای دکتر و زهر مار، ای بشین و مرض...
بچه بیچاره ک ب هیچی کاری نداشت زد زیر گریه. جلو نمیومد ک معاینه ش کنم از ترس آمپول. آخه مادر نمونه چرا چنین آسیب روحی ب بچه وارد میکنی. میدونی اون ترسی ک از آمپول و دکتر در بچه ایجاد شه چ آثار مخربی در بچه داره! ضمن این ک داری بی عرضگی خودت در آرامش بچه رو میرسونی ک یاد نداره یه بچه رو آروم کنی. واقعا ک
تو رو بخدا بچه ها رو از ترس آمپول یه گوشه ننشونین و آروم کنین. بذارین بچه ها بچگیشون رو بکنن