افکار مشوش

نوشته های ذهن آشفته من

نوشته های ذهن آشفته من

کلافه ام...

شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۵۹ ق.ظ

کلافه ام... خیلی.. از اینکه نمیتونم کمکش کنم. از اینکه کاری از دستم برنمیاد. و واقعا نمیدونم چکار کنم... میگه دوری برام سخته. میگم من ک چند ماه دیگه دارم میرم باید سعی کنی کنار بیای. میگه میشه آینده رو ولش کنین؟؟ الانو دارم میگم. میگم بهت گفته بودم وابستگی خوب نیس. میگم نمیتونم درکت کنم وگرنه حتما کمکت میکردم. میگم میتونم درک کنم ولی نمیخوام. میگه خب پس وقتی نمیتونی درک کنی من چی بگم... میگم شرایط نمیذاره درک کنم، وقتی ب اطرافیان خودمو تو فکر میکنم نمیتونم درک کنم... میگه خب پس هیچی دیگه ولش کن... میگم اگه بازم فک میکنی کیتونم کمکت کنم بگو... میگه نه دیگه وقتی درک نمیکنی چی بگم...آدم وقتی چیزی ک انتظار نداره میشنوه بیخیال حرفاش میشه. میگه خوبه تونسی با خودت کنار بیای. میگم مجبور بودم تو هم لطفا این کارو بکن...
و الان یه ساعته ک رفته پاس و من مدام پشت پنجره ام تا ببینم کی مباد...
واقعا نمیدونم چکار کنم، چی بگم و چی پیش میاد.
فلا فقط ترجیح دادم جلوشو بگیرم تا عذاب وجدان نگیرم.
و واقعا نمیتونم این حرفا و از سمت یک مرد زن دار درک کنم. چطور یک مردی ک زندگی مستقلی زیر یک سقف با خانمی داره ب خودش اجازه میده نسبت ب رییسش چنین حسی پیدا کنه... نمیتونم درک کنم اونو ولی خانومشو خوب میتونم درک کنم و همیشه با خودم فک میکنم توی این مسائل اگه ما خانوما هوای همو داشته باشیم هیچ مردی ب خودش اجازه نمیده فرد سومی رو وارد رابطه کنه. چ بسا ک با یک چراغ سبز من میتونس زندگی اون زن بهم بریزه و من ب خودم هیچ وقت این اجازه رو نمیدم.
نباید بذارم زندگی ش از اینی ک هس سخت تر بشه. نباید بذارم فراموش کنه یه زندگی دیگه هم داره. 
من نمیتونم درکش کنم ولی خودمو چرا... زندگی خودمو میتونم... نباید بذارم واسه چیزای بی ارزش زندگیم بهم بریزه.
میگه دعوام کن... میگم میخواستم این کارو بکنم ولی الان هرچی فک میکنم چی میخاسم بگم یادم رف... 
میگم همه حرفا رو نباید زد. بضی حرفا نگفتنشون قشنگتره... میگهع ینی بعدا پشیمون نمیشیم از حرفایی ک نزدیم؟ میگم گفتن این حرفا بیشتر پشیمونی میاره تا نگفتنشون...
و واقعنم یادم رفته بود تموم حرفای تو دلم...وقتی نگاهشو میبینم یادم میره دعواهایی ک تو دلم باهاش کردمو...
من تو رو درک نمیکنم و نمیدونم زندگیت چ جوریه ولی تنها چیزی ک میدونم اینه ک نمیخوام زندگیمو ب این راحتیا از دست بدم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی