MDD
دوشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۰ ق.ظ
حالم خرابه واقعا... داغون. انقد افسرده ام ک نه حال نوشتن دارم . نه حال صحبت با مریضامو. همینجوری ک نشستم تو چشتم اشک جمع میشه. نمیدونم چکار کنم با خودم واقعا. اصلا حال و حوصله خوردن سرترالین و سیتالوپرامم ندارم. اون زمان ک میخوردم چاقی شکمی میداد و سردرد! ماژور دپرشنی دارم ک حتی حال خوب شدنم ندارم.
.........
یه شعری خوندم الان ک گفته بود:
از این عشق حذر کن. تا فراموش کنی چندی از شهر سفر کن...
........
ولی من سفر کزدم از شهرم ولی لعنتی چرا فراموش نمیشی؟ چرا نمیتونم ذهن بیمارمو خوب کنم؟ ذهن منو بیمار کردن و زندگیمو ازم گرفتن... چکار کنم دیگه؟
۹۷/۰۲/۱۷